گزیده ای از کتاب زوربای یونانی نوشته نیکوس کازانتزاکیس
علت اینکه دنیا در حال حاضر به چنین وضع اسفناکی افتاده این است که همه کارشان را نیمهکاره انجام میدهند؛ افکارشان را نیمهکاره بیان میکنند و گناهکار بودن یا پرهیزگار بودنشان هم نیمهکاره است. ای بابا! تا آخر برو و محکم بکوب، و نترس، موفق خواهی شد. خداوند از نیمهشیطان بسیار بیش از شیطان تمامعیار نفرت دارد!
…………………..
خدا خودش هم خوشگذرانى مى كند، آدم مى كشد، مرتكب بى عدالتى مى شود، عشق بازى مى كند، كار مى كند، چيزهاى ممنوع را دوست مى دارد، درست مثل من. از هرچى خوشش بياد مى خورد،هر زنى را كه بخواهد مى گيرد، مثلا تو زنى را میبينى كه به زيبايى آب خنك و زلال روان است، دلت به ديدن او چون گل مى شكفد، ولى ناگهان زمين دهان باز مى كند و آن زن را در كام خود مى كشد. به كجا مى رود؟ چه كسى او را مى برد؟اگر زن خوب و نجيبى بوده باشد مى گويند خدا او را برده و اگر زن بدكاره اى بوده باشد مى گويند شيطان او را ربوده است، ولى من، ارباب قبلا به تو گفته بودم و باز تكرار مى كنم كه خدا و شيطان يكى هستند!
…………………..
دقت کرده ای ارباب ! هر چیز خوبی که در این دنیا هست اختراع شیطان است؟ زنان زیبا، خوک شیری کباب کرده، شراب وهمه این چیزها را شیطان درست کرده است …و اما خدا کشیش ونماز و روزه و جوشانده بابونه و زن های زشت را آفریده است….!اَه!
…………………..
همهی آدمها جنون خاص خود را دارند، و اما بزرگترین جنون به عقیدهی من آن است که آدم جنون نداشته باشد.
…………………..
هر آدمی بوی مخصوص به خود را دارد. البته ما تشخیص نمیدهیم، چون بوها باهم مخلوط میشوند و ما براستی نمیدانیم کدام یک بوی تو و کدام یک از آنِ من است… فقط میفهمیم که بوی گند میآید و این بو همان است که آن را “بشریت” مینامند.
…………………..
زوربا خشمناک گفت ای موجودات کثیف.. حتی گرگها یکدیگر را نمیدرند ولی این راهبها ..
کتاب : زوربای یونانی
نویسنده : نیکوس کازانتزاکیس
برگردان : محمد قاضی