گزیده کتاب دو قرن سکوت نوشته دکتر عبدالحسین زرین کوب
یکی از آثار شوم و زیانبخش حمله ی اعراب به ایران محو آثار علمی و ادبی این مرز و بوم بود ، آنان کلیهٔ کتب به زبان عجم را به عنوان آثار کفر از میان بردند و بسیاری از کتابخانه های ایران را سوزاندند ، با این همه بعضی از آقایان در این باب تردید دارند و این تردید چه لازم است ؟ برای عرب که جز قرآن هیچ سخن را قدر نمیدانست حفظ آن کتب چه فایده داشت؟ پیداست که چنین قومی تا چه حد می توانست به کتاب و کتابخانه علاقه داشته باشد .
دولتشاه سمرقندی مینویسد : عبداللهطاهر به روزگار خلفای عباسی امیر خراسان بود ، روزی در نیشابور به مسند نشسته بود که شخصی کتابی به تحفه پیش او آورد ، پرسید : چه کتاب است ؟ مرد گفت : حکایتهایی است که حکما بنام شاه انوشیروان جمع کردهاند و خواندنش مفید افتد ، امیر فرمود : ما مردم قرآنخوانیم و جز قرآن و حدیث پیغمبر چیزی نمیخوانیم ، سپس فرمود آن کتاب را در آب انداختند و حکم کرد که در قلمرو وی هر جا از عجم کتابی بود جمله را بسوزانند !
یکی از بهانههایی که عرب برای مبارزه با زبان و خط ایران داشت این نکته بود که خط و زبان مجوس را مانع نشر و رواج قرآن می شمرد به همین سبب هر جا که در شهر های ایران به کتاب و کتابخانه برخوردند با آنها به مخالفت برخاستند ، در مقابل ایرانیان نیز به تلافی حتی آنان که آیین مسلمانی را پذیرفته بودند تازی را نمیآموختند و از اینرو نماز و قرآن را نیز نمی توانستند به عربی بخوانند . در کتاب تاریخ بخارا آمده است : مردم بخارا عربی نخواستندی آموختن و چون وقت نماز شدی مَردی در پس ایشان بانگ زدی و آنان فقط رکوع و سجود کردندی .
باری بدین گونه بود که کتابهایی که در زمان خود در زمینههای پزشکی ، ستاره شناسی و دینی بیهمتا بودند به دست این سبکمغزان افتاد که از جهنم هولناک صحرای عرب پا به بهشت ایران گذارده بودند و آنچه کردند هم در اندازۀ فهم و شعورشان بود و نباید به آنان خُرده گرفت !
کتاب : دو قرن سکوت
نویسنده : دکتر عبدالحسین زرین کوب