داستان کوتاه راه دور زن گفت: «میآییم، همین امروز فردا. خاطرت جمع…

داستان کوتاه راه دور زن گفت: «میآییم، همین امروز فردا. خاطرت جمع…
یک داستان جدی نویسندهای به نام زیگریست از راه نوشتن داستانهای خندهدار…
عرق از سرورویم میبارد. اول، سنگِقبرِ آقاجان را کَندم بعد بیبی و…
زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است